عکس علی آقا ...
سلااااااااااام پسر گل خوبی عمه؟دلم کلی برا تو و وبلاگت تنگ شده بود.... امروز برای این که غذا نمیخوری
بردنت دکتر که بهت شربت اشتها آور داد خدا کنه با خوردنش غذات خوب بشه انقدر مامان زری نگران
نشه....دیروز با خاله اعظم و عمو هادی و مامان حمیده رفتیم تیز آب انقد خوش گذشت که حد نداره......
شما هم تا جایی که میتونستی آتیش سوزوندی.........آهان.........مامانت داشت دستو صورتتو با آبو صابون
میشست که دستتو زدی به چشمت و چشمت سوخت کلی گریه کردی تو اوج گریه میخواستی بیای بغل
من.....الاهی من فدات بشم...کلا عمه دوستی ....قوربون اون چشمات برم من که تمام وجود عمه
اتی...حالا چند تا عکس از علی کوچولو که تو پارک روبه رو خونشون ازش گرفتم.........
برید ادامه مطلب این جیگر و ببینید.........
و این.............
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی