بی خوابی علی جون
سلام عزیزم عمه .. دیشب بد جوری بی خوابی زده بود به سرت..البته هر شب بی خوابی میزنه به سرت من نمیدونم کی این خوابه تو منظم میشه. ساعت ١١ شب بود تو هنوز بیدار بودی؟!! همش دوست داشتی بازی کنی .منم باهات بازی میکردم برات توپ مینداختم توام برام پرتش میکردی ومیخندیدی...ولی عمه جان چقدر بازی؟؟ساعت١٢:٣٠ بود ولی تو هنوز نخوابیده بودی همه داشتیم از خستگی غش میکردیم ولی تو برا خودت تو خونه میگشتی منم دنبالت مییومدم که نییوفتی...بلاخره ساعت ١:١٥ گوشه مبل خوابت برد انقدر بامزه خوابیده بودی که دلم میخواست محکم بوست کنم ...فردا هم سر ساعت٧ که مامان و بابات میرفتن سر کار بیدار شدی !!!!!اینم از وضعیت خوابه علی اقا..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی