شیطونک عمه

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم چطوری ؟امشب شب یلداست در واقع بلند ترین شب  سال و میگن شب یلدا انچنانم بلند نیستااااا....فقط ١ دقیقه بلند تره شما امروز رفتی شمال و پیشه ما  نیستی مامانی شام جوجه چینی درست کرد...عااالی بود خیلی چسبید جاتون خیلی خالی خالی  بود....عمو هادی و زن عمو هم اینجان علی جان شنبه امتحان دارم براااام دعاااا کن ....

سلااااااااااااااااااااااام علی آقا اومدم با چند تا عکس از شمای خوش تیپ....چند روز پیش مریض شدی الان  نصف شبه میام تعریف میکنم برات عزیز دلم ولی الان بهتری خدارو شکر  و.... نمیدونم چرا اپلود نمیشه مرض گرفته باهاش ور میرم درست شد زوی میام   من اوووومدم.............بریم که داشته باشیم علی آقارو..... علییییییییییییییییییییییییییییییی من فدای تو بشم الاهیییییییییییییییییی ...

سلام عمه جونی خوبی؟؟؟اومدم بگم محرم اومد ماهی که همه برای امام حسین عزاداری میکنن و سیاه  میپوشن چند دیروز با هم رفتیم تکیه شما اول ترسیدی چون توی این همه جمعیت تا حالا نیومده بودی ولی  بعدش یخت باز شد... امشبم با مامان مطهره رفتی... ولی من چون درس داشتم نرفتم دلم برات کلی تنگ  شده چند روزه ندیدمت بابات میگه همش میگی (انه ن آآآآآآ) ترجمه شده (عمه نمی یاد؟) الاهییییی من  فدات شم ٣شنبه پیشتم بوووووووووووووووس دوست دااااااااااااااااارم هوااااااااااااار تااااااااااااااااا (((در ضمن ماه  محرم و به همه خوانندگان وبلاگ علی آقا تسلیت میگم)))

سلاااااااااااااااام سلااااااااااااااام ١٠٠ تا سلااااااااااااااام به علی آقای خودم چطوری عمه؟؟؟؟ من نبودم ولی به وبلاگت سر میزدم الان اومدم تا کلی از شیرین زبونیاتو و شیطنتات بگم....الاهی من فدات شم چپ                 میری راست میری میگی (انه اییا) ترجمه شده (عمه بیا) همش دوست داری باهات بازی کنم منم  پات  میامو بازی میکنم تازه میای پشتم و دستتو میندازی دور گردنم که کولت کنم!!!!! توقعاتی داری از عمه تا؟؟؟؟؟؟.......اهان چند روز پیش خونه ما بودی من که از مدرسه اومدم با هم یکم بازی کردیم من  رفتم سر تختم دراز کشیدم جناب عالی رفتی مج...

سلاااااااااااااااااااااام عشقم خوبی؟؟؟؟؟وای که دلم کلی برات تنگ شده با این که تا ١ ساعت پیش پیشمن بودی کلی با هم بازی کردیم .... اخه ٢روزی میشد ندیده بودمت به مامانی گفتم بیارت تا اون روی ماهتو ببینم  میخوام یکم از کارات بگم ... پسرم مشالا بزرگ شده و کلی اتیش میسوزونه ..... از کجا بگم؟؟؟ اهان...انگاری میای اینجا انرژیت ٤ برابر میشه بیشتر از خونتون شیطونی میکنی.... الان که اینجا بودی رفتی ادکلن عمه هانیه رو گرفتی و نزدیک لباست کردی و گفتی : (پسسسسس) بعدش دوباره ادکلن گرفتی زیر گلوتو دوباره گفتی( پسسسس) بعد با دست میمالیدی گردنتو ...الااااهی من  فدات شم این کارو از بابا حامد یاد گرفتی... دیگه..... اهان.......

اااااااااااااااالاهی من فدات بشم ............امروز صبح رفتی واکسن زدی این واکسن میگن خیلی سخته  مامانی و مامان مطهره با بابایی بردنت ولی بابا حامد اومد دنبال من و منم با خودش اورد که بیام خونه شم  وقتی دیدم انقد گریه میکنی دلم بد جور گرفت طاقت نیاوردمو اشک منم در اومد اخه چرا قطره شو درست  نمیکنن که شما کوچولو ها انقدر اذیت نشید هااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟ الاهی بمیرم که تو اوج گریه مامانو بابا تو  صدا میکردی الانم خونتونم و دارم برات مینویسم شما هم داری بازی میکنی.....فکر نکنم درد داشته بازی  دردش بغدا شروع میشه.......

اینجا علی کوچولو با مامان و بابا رفته رستوران  الاهی من فدات شم.... اینجا هم لا لا کرده البته این عکس برا کوچولوییشه ............. و بعدی........ واااااااااااااااااای خدا اینجا وقتی که داشتن از بیمارستان میاوردنت خونه............کوچولو..... بقیه اشو برید ادامه مطلب اتاق جیگرمو بینید........ بفرمایید... اینجا اتاق عزیز بنده است البته ورودیش........ و این ........ .  و ........... . عکس یه کمدتو نداشتم گرفتم میزارم عزیزم. ...